مسافر

این مطلب اشاره دارد به تمام دوران کودکی و تنها همدم اون زمان یعنی محمد جلیله وند که چیزی جز خوبی و مهربانی از او به یادگار نیست.من برادر زاده و عاشق او هستم و همچنان بعد از سال ها با خاطرات او زندگی میکنم.همه ی ایمان و اعتقاد من بعد از خدا اوست و سعی میکنم مردی و مردانگی را از او بیاموزم اما مطمئنم که قدرتش را ندارم.حالا هم از اون زمان به بعد آهنگ های زیادی گوش دادم که به نوعی ربط به من و محمد دارد.این یکی از اون شعر هاست.بخونید تا شاید درک کردید طی این سال ها بعد از مرگ او چه انتظارها کشیدم. (قسمت قرمز از زبان من به عموم هست و قسمت های آبی از زبان عموم به من) 

 

قسمت نشد ببینمت خدا نگهداری کنم 

 

فرصت نشد بمونم و از تو نگهداری کنم 

 

گفتم اگه ببینمت دل کندنم سخته برام 

 

اگه یه وقت بگی نرو رفتن پر از درد برام 

 

گفتم صداتو نشنوم ندیده از پیشت برم 

 

پشت سرم زاری نکن چی کار کنم مسافرم 

 

من میرم ولی باز تو بدون همیشه  

 

یاد تو از خاطر من فراموش نمیشه 

 

گل من خوب میدونی بی تو تک و تنهام عزیزم 

 

اگه تو نباشی می میرم 

 

نامه رو تا تهش بخون گریه نکن طاقت بیار 

 

نامه رو خط خطی نکن دو جمله رو هم دووم بیار 

 

باور نکن یه بی وفام نامه می ذارم و میرم 

 

نه قسمت زندگیم اینه به کی بگم مسافرم 

 

سهم من از تو دوری توو لحظه های بی کسی 

 

قشنگی قسمت ماست که ما به هم نمیرسیم 

 

من میرم ولی باز تو بدون همیشه 

 

یاد تو از خاطر من فراموش نمیشه 

 

گل من خوب میدونی بی تو تک و تنهام عزیزم 

 

اگه تو نباشی می میرم 

 

همیشه زنده می مونم با یادت و ترانه هات 

 

منو ببخش اگه بازم اشکهام چکید روو نامه هات 

 

دیگه تموم شد مهلتم خاطره هام پیشت باشه 

 

تمام خاطرات خوشم ، خدا نگهدارت باشه